سمت:صداپیشه فامیل دور و مرغ
صداپیشه شخصیت «فامیل دور» در مجموعه کلاه قرمزی می گوید که کلا ناخودآگاهش با کلمه «در» درگیر شدهاست.
بهادر مالکی متولد هشتم اسفند ۱۳۶۱ است و ورودی سال ۱۳۸۱ دانشکده هنر
دانشگاه تهران است و لیسانس تئاتر عروسکی دارد. او از سال ۱۳۸۵ وارد
تلویزیون شد و اکثر کارهایش عروسکی بوده، از جمله مجموعههای «من و بابام و
باباش» و «مخ آبادیها»، که در دومی به جای شخصیت «مخ نشاط» صحبت میکرد. او
صداپیشه «فامیل دور» است، شخصیت محبوب مجموعه «کلاه قرمزی۹۰» و «کلاه قرمزی ۹۱» که هر دو در طول تعطیلات نوروز روی آنتن شبکه دو
رفتند و مخاطبان بسیاری داشتند. موفقیت این مجموعه بهانهای شد تا گپی کوتاه
با مالکی بزنیم.
چطور شد که با تیم «کلاه قرمزی» همراه شدید؟
همکاری من با این گروه با مجموعه «کلاه قرمزی ۹۰» شروع شد. من در دانشگاه شاگرد خانم مرضیه محبوب (طراح عروسکهای مجموعه ) بودم. از طرفی امیر سلطاناحمدی (عروسکگردان «پسرعمهزا») هم از دوستان قدیمی من است. گروه برای مجموعه سال ۱۳۹۰ شخصیتهای جدیدی داشت و دنبال صداپیشه بودند، به سفارش دوستان من هم برای تست صدا به گروه اضافه شدم. خانم محبوب کارهای مرا دیده بودند و به من لطف داشتند. این شد که سر تمرینات برای شخصیتها تست صدا زدم و شخصیت «فامیل دور» به من رسید.
ایده شخصیت «فامیل دور» از چه کسی بود، ایده وسواس به کلمه «در» از کجا آمد؟
شخصیت «فامیل دور» در این حد بود که آقای ایرج طهماسب گفتند «فامیل دور» آدمی است که یک لباس نگهبانی تنش است، یعنی مراقب درها است. کم کم در تمرینات و بداههپردازیهایی که می کردم این شخصیت شکل گرفت و پخته شد. اغلب چیزها بداهه آمدند. براساس موقعیتهایی که آقای جبلی و طهماسب میگفتند بداهه کار میکردیم تا به یک کلیت برسیم. در همین تمرینات بود که شکل خنده و گریه شخصیت و تمامی خصوصیات او درآمد.
به نظرتان چرا «فامیل دور» تا این میزان بین بینندگان مجموعه محبوب است؟
راستش به نظرم موفقیت کلی مجموعه به این برمیگردد که زندگی در آن جریان
دارد و خالص است. با صداقت ساخته شده و به قول معروف چون از دل برآمده بر
دل مینشیند. دلیل دیگر این است که شخصیتها درآمدهاند، شخصیتها با اینکه
عروسک هستند اما همگی زنده هستند. ما پس از مدتی که از تمرین گذشت
میدانستیم هر شخصیت در هر موقعیت چه عکسالعملی نشان میدهد و همین باعث
میشود بیننده حس نکند عروسک میبیند، بلکه احساس کند دارد یک انسان واقعی را
میبیند.
در پرداخت شخصیت «فامیل دور» از چه چیزهایی کمک گرفتید؟
از سه چیز بسیار کمک گرفتم. یکی آدمهای دور و بر خودم، یکی خاطراتم و دیگری
خودم. «فامیل دور» خیلی شبیه خودم است. باقی چیزها همانطور که گفتم در
تمرینات و بداههپردازیها شکل گرفت، مثل ضربالمثل «نخوردیم نون گندم» یا تکه
کلام «سال نو مبارک، هر روزتان نوروز…». چون آقای طهماسب گفته بودند کار
«فامیل دور» نگهبانی از در است من هم به این کلمه حساس بودم، هر جا کلمه
«در» میشنیدم، دقتم بالا میرفت و اگر نکتهای داشت آن را در خاطرم نگه
میداشتم تا بعدا از آن استفاده کنم. مثلا شوخی «بعضی از درها که در نیستند و
پشتشان هیچ چیزی نیست» از همین نقاشی درهای کلبه روی دیوار اتوبانها آمده
است. کلا ناخودآگاهم با «در» درگیر شده است.
به نظر شما عروسک گردان چه نقشی در شکلگیری شخصیت دارد؟
همه چیز این کار دوجانبه است. هم عروسکگردان در خلق این شخصیت نقش دارد و هم صداپیشه. در واقع در طول تمرینات یک هماهنگی ذهنی، یک جور تلهپاتی بین عروسکگردان و صداپیشه شکل میگیرد. تمرین برای همین است دیگر. گاهی عروسکگردان با یک حرکت به من اشارهای می کند و من آن را ادامه میدهم، گاهی هم برعکس. به نظرم هر دو نفر به یک اندازه در خلق شخصیتها نقش دارند.
«کلاه قرمزی ۹۱» و شخصیت «فامیل دور» با استقبال گسترده مخاطب همراه شدند. خودتان توقع چنین انتظاری از مخاطبان داشتید؟
راستش آدم باید از خودش انتظار کار خوب داشته باشد، من هم چنین انتظاری داشتم. خوشبختانه مردم از مجموعه استقبال کردند و انتظار من برآورده شد. نکته جالب برای من این است که سعی کردیم با مجموعه احساس تماشاگر را قلقلک بدهیم. سعی کردیم حسی را به او منتقل کنیم. این چیزی است که آقای طهماسب و جبلی هم در پشت صحنه روی آن تاکید داشتند، اینکه تکراری نباشیم. برخورد آقای طهماسب و جبلی با عروسکها در پشت صحنه مثل برخورد یا یک آدم واقعی است. همه این چیزها دست به دست هم میدهند تا مجموعه به این چیزی که میبینید ختم شود. شاید جذابیت سریال برای مخاطبان گروههای مختلف سنی در این است که هم عروسک بچه داریم هم بزرگسال.
«فامیل دور» کدام یک از شخصیتهای مجموعه را بیش از همه دوست دارد؟
از همه بیشتر آقای مجری را دوست دارد.
راستی از «دوره» چه خبر؟
(میخندد) در همان «دور» مانده است تا فامیل دور کار کند و خرج زندگی دربیاید!
وی خاطرنشان کرد: امیدوارم زمانی برسد که به حرفهی عروسک گردانی هم همچون دیگر حرفهها بها داده شود و به نسبت سختیهایی که این حرفه دارد، قدری به دستمزدها و قرار گرفتن اسم عروسک گردانها در تیتراژها توجه بیشتری شود.
اینم برای کسایی گذاشتم که عروسک گردان شهر موش ها 2 را نمی شناسند.من که خیلی از شهر موش ها 2 که پارسال اکران شد خوشم میاد.دوشنبه هم سریع رفتم سی دی شو گرفتم.شما چی؟
اینو دیگه ندیده بودم.
آقای مجری
دم و بلغم؛ صبور آرام مهربان و بچه دوست. رطوبت باعث افزایش حوصله و تحمل است.
کلاه قرمزی
صفرا+بلغم؛ گاهی آرام و مهربان و لطیف؛ گاهی عصبی و تند.
پسرخاله
سودا؛ اما کاملا متفاوت با "عزیزم ببخشید"؛ میزان خشکی او کمتری است؛ عزیزم خشکی بیشتری دارد و برای همین، چابک تر به نظر می رسد و پسرخاله کندتر؛ همچنین سرمایی است و مرتب با کلاه و شالگردن می گردد؛ احتمالا در ناحیه سر، دچار افزایش بلغم است.
بین قدیمی ها رسم بود که می گفتند وقتی با کسی دست می دهی؛ اگه دستهایش سرد بود؛ بدان آدم دلسوزی است اما بروز نمی دهد.
پسرخاله شخصیتی آرام، دلسوز، با احساس، با مسوولیت پذیری بالا دارد؛ متوجه این است که مبادا کسی گرسنه باشد؛ نگران دیگران است (نون بگیرم؟). والدین سوداوی آنقدر به وضع بچه هایشان رسیدگی می کنند که ممکن است بچه ها از دلسوزیه ای افراطی آنها در عذاب باشند. مادر سوداوی مزاجی می شناختم که مرتب احساس می کرد بچه هایش گرسنه اند درحالی که یخچال پر بود از خوراکی و گوشت اما این فرد از شدت سودا این نعمت ها رو نمی دید.
سوداوی ها حصاری برای خودشان دارند که نمی شود زیاد به آنها نزدیک شد. تکیه کلام برخی از آونها در مقابل هر سوالی که از ایشان پرسیده می شود این است:«چطور مگه؟!»؛ چند سالته؟:.. جواب:«چطور مگه؟!»؛ خوبی؟چطوری؟...جواب:«چطور مگه؟!»؛ چرا دیشب مهمانی نیامدی؟...جواب:«چطور مگه؟!»؛طوری شده؟!
پسرخاله هم برای شکسته نشدن حصارش مرتب می گوید"مگه چیه؟". جبهه گرفتن و گارد داشتن در مقابل برخی حرفها که خلاف میلش هست هم از خصوصیات سوداوی بودن اوست.
سوداوی هایی که تند و فرز و عجول هستند؛ شبیه صفراوی ها به نظر میرسند؛ در واقع این به خاطر بالا بودن درجه خشکی ایشان است. سوداوی های آرام و کند، خشکی کمتر و سردی بیشتری دارند و کمتر هم گیر می دهند.
پسر عمه زا
صفراوی؛ عجول و پرخاشگر؛ حین عصبانیت آن قدر سریع صحبت میکند که کسی متوجه حرفهایش نمیشود؛ چراکه صفرا ناگهان اوج می گیرد. موهای خشک و کمی سیخ سیخی او هم نشانه خشکی و صفرای بالای مغز اوست. نسبت به بقیه شخصیت ها، رک تر و گاهی بی ملاحظه است.
فامیل دور
صفراوی اما کمی مرطوب تر از پسر عمه زا. خون گرم؛ خوش صحبت و خالی بند. با اینکه سن و سالی از او گذشته اما مثل بچه ها رفتار میکند. صفراوی ها حتی در سنین بالا حرکاتی مانند نوجوانان دارند؛ مثل پیرمردهایی که گاهی دیده شده ترقه بازی می کنند!
ببعی
دم؛ از نوع زرنگ و تودار که با پرحرفی خودش را لو نمی دهد؛ برخی دموی ها طوفانی هم اگر درونشان برپا بشود اما ظاهر آرامی دارند و آواز می خوانند.
جیگر
صفرای خشک؛ خشکی صفرا که زیاد شد حرفهایش را با عصبانیت چند بار تکرار می کند.
البته در بین حیوانات، الاغ مزاجش بلغم هست؛ حیوانی صبور و توسری خور و آرام. ولی در این سریال این شخصیت گاهی خیلی تند خو می شود. از طرفی کمی گیرایی اش کم است و موضوع را سریع متوجه نمی شود. از سوی دیگر، عصبی شدن و تکرار زیاد کلمات را دارد. میتواند نوعی بلغم باشد که برای جبران کاستی هایش جوش می آورد؛ مثل موج دریا(آب= بلغم) که به صخره های ساحل می کوبد و بعد عقب نشینی می کند.
آقای همسایه
دم؛ چاق
و خوش خنده. خالی بندی بیشتر برازنده دموی هاست خالی بستن یعنی بشکه یا
فضایی را پر از باد کنند و خالی خالی و بی محتوا درش را ببندند!! با هر
کلمه ای که بر زبان می آورد مدتی قاه قاه میخندد. افرادی کل نگر که به خاطر
ندیدن جزییات، معمولا زندگی به ایشان خوش می گذرد.
گابی
بلغم؛ پراشتها و کند ذهن.
عزیزم ببخشید به نظر
باید سوداوی باشد چون خیلی چون و چرا میکند و ان قلت می آورد. برای انجام
کوچک ترین کاری آنقدر در جزییاتش غرق می شود که آخرش هیچ کاری انجام نمی
دهد. اصولا سودایی ها مدت ها در مقدمه کار می مانند. از ترکیب
کلمات اسم او مشخص است که فردی با ملاحظه و مودب است. سوداوی ها اهل
رودربایستی و مراعات اند و گاهی برای انجام کاری اطرافیان را دق می دهند!
دیوی
حتما غلبه سودا دارد چون باید با فعل معکوس با او مدارا کرد وگرنه قاطی می کند. نمی شود مستقیم اصل مطلب را به او گفت؛ سوداوی ها این طورند؛ به بچه لجباز سوداوی نیاید به زور و مستقیم گفت: غذا بخور!... حتما مخالفت کرده؛ عکسش را انجام می دهد. اما اگر بگویی: نخوردی که نخوردی ... اصلا نخور!... حتما به سراغ غذا خواهد رفت.
آقای باغبان
سودا؛ مقرراتی و مدام در حال رژه رفتن؛ اهل نظم و قانون.
خانم جون
بلغم؛ پر از آه وناله و سرازیری رفتن! و موج منفی دادن و شاکی بودن از دردها.
گیگیلی
بلغم؛ خمار و خواب آلود؛ کند و اسلوموشن.
حیف بچه فامیل و دختر همسایه را ننوشته بود.تازه ویرایشم کردم بعضی اسم ها اشتباه بود ولی به هرحال منبع:http://shiateb.com
به گزارش تنگستان نما،به نقل از فارس، مراسم پانزدهمین جشن حافظ با حضور چهرههای برجسته سینما و تلویزیون و همچنین به دبیری علی معلم در سالن کنفرانس وزارت کشور برگزار شد.
در ابتدای این مراسم که اجرای آن بر عهده بهنوش بختیاری بود به روی صحنه حاضر شد و با خواندن متنی شروع جشن حافظ را به همه حاضرین تبریک گفت و در پایان صحبتهایش درخواست کرد که در چنین مراسمی نشان دهید که علیرغم آن چیزی که نشان داده میشود دلهای هنرمندان به هم نزدیک است و یکدیگر را تشویق میکنندسپس بهنوش بختیاری از رضا یزدانی دعوت کرد تا با قرار گرفتن روی صحنه از یکی از آهنگهایش که به تازگی آن را تنظیم کرده است رونمایی کند و رضا یزدانی یکی از اشعار حافظ را به سبک خود در این مراسم خواند. در ادامه بَیَیی «شخصیت عروسکی در مجموعه کلاه قرمزی» به حاضرین خوش آمد گفت.
سپس علی معلم دبیر پانزدهمین جشن حافظ به روی صحنه آمد و مراسم را آغاز کرد. وی از سعید امیرسلیمانی، کمند امیرسلیمانی و سپند امیرسلیمانی دعوت کرد که به روی صحنه بیایند تا تندیس حافظ بهترین فیلم را در این بخش اهدا کند.
سعید امیرسلیمانی زمانی که روی صحنه قرار گرفت گفت: بسیار خوشحالم که بعد از 7 سال خودم را بین شما میبینم اگر کمی بیش از این ادامه دهم اشکهایم جاری خواهد شد.
کمند امیرسلیمانی هم گفت: افتخار میکنم که بعد از سالها در کنار پدرم بر روی صحنه قرار گرفتهام.
سپند امیرسلیمانی با اشاره به اینکه فرزند آخر خانواده است، گفت: یکی از اشکالات کوچک بودن در خانواده این است که زمانی که نوبت به تو میرسد هر آنچه را که در ذهن داری سایرین گفتهاند من هم خوشحال هستم که به همراه پدرم و خواهرم بر روی صحنه هستم.
تندیس حافظ بهترین فیلم مستند به محسن استاد علی برای فیلم «جایی برای زندگی»تعلق گرفت.
محسن استادعلی بعد از دریافت تندیس حافظش گفت: در دو ماه اخیر دو عزیز را در سینمای مستند را از دست دادهایم که جایگزینی برایشان نیست. محمدرضا مقدسیان و مرتضی ندایی که دیگر در بین ما نیستند و باید یادی از آنها کنیم.
در بخش بعد جایزه بهترین چهره تلویزیونی همراه با کاندید شدن مرتضی حیدری، احسان علیخانی، رامبد جوان و آزاده فردوسیپور همراه بود که سعید راد برای خواند نام چهره برتر تلویزیونی به روی صحنه قرار گرفت.
در این بخش سعید راد گفت: در تمام این سالها در جشنهای بسیاری حضور داشتم اما خوشحالم که امروز در چنین جشنی در مقابل شما قرار گرفتم.
وی با اشاره به 175 شهید غواص گفت: ماههایی را در جبهه بودم ما سرو قامتهایی را از دست دادیم که غرور ملی ما از آنها سیراب میشود. از تمام حاضرین میخواهم که بایستند و به خاطر شادی که آنها برای ما مهیا کردهاند دست بزنند.
سعید راد سپس نام عادل فردوسیپور را به عنوان بهترین چهره تلویزیون خواند.
عادل فردوسیپور با قرار گرفتن به روی صحنه و دریافت تندیس خود رو به حاضرین گفت: خیلی خوشحالم که در جمع شما حضور دارم همیشه تشویق شدن برایم لذتبخش بوده است.
در این بخش به دلیل رقابت نزدیک دو چهره برتر تلویزیونی انتخاب شدهاند که علی معلم از مهران غفوریان دعوت کرد که برای خواندن دومین چهره برتر تلویزیونی حاضر شود و مهران غفوریان همراه با طنازیهای خود نام رامبد جوان را برای دیگر چهره برتر تلویزیونی خواند.
رامبد جوان با اشاره به اینکه خوشحالم از اینکه این جایزه را دریافت میکنم درباره تیزر تلویزیونی که برای خندوانه ساخته بود اما اجازه پخش پیدا نکرد، گفت: خوشحالم که این تیزر در این جشن نمایش داده شد که نمیدانم چرا برداشتهایی شد که مدیران صلاح ندیدند این تیزر از تلویزیون پخش شود اما امیدوارم در آینده نه چندان دور مردم هم بتوانند آن را ببینند. کارگردانی این تیزر بر عهده بهرام عظیمیپور بوده است.«این تیزر تلویزیونی قرار بود به عنوان تیتراژ برنامه خندوانه پیش از شروع این برنامه برای مخاطبان پخش شود در این تیزر انیمیشنی تصویر رامبد جوان طراحی شده بود.»
در بخش بعدی جایزه بهترین بازیگر مردم کمدین تلویزیون با حضور شهاب عباسی و یوسف صیادی که برای اهدای تندیس این بخش به روی صحنه آمده بودند خوانده شد.
مهران رجبی به عنوان بهترین بازیگر مردم کمدین انتخاب شد او برای مجموعه معراجیهای و دردسرهای عظیم موفق به دریافت این تندیس شد.
مهران رجبی بعد از دریافت تندیس حافظش گفت: تندیس حافظ اولین جایزه رسمی من در تهران است. چرا که در جشنوارههایی که در شهرستانهای برگزار میشود همواره جایزههایی را دریافت کردم.
شهاب عباسی هم به مجموعه «دست به نقد[»، به کارگردانی خود اشاره کرد که قرار است از شبکه نسیم برای مخاطبین پخش شود. یوسف صیادی یکی از بازیگران این مجموعه است.
در بخش جایزه بهترین زن کمدی تلویزیون الهام حمیدی به همراه نیوشا ضیغمی برای خواندن نام بهترین بازیگر این بخش به روی صحنه آمدند. الهام حمیدی در سخنانی کوتاه اشاره کرد بسیار ذوقزده هستم که میتوانم در اینجا عزیزانی که دوستشان دارم را ببینم.
نیوشا ضیغمی هم در ادامه صحبتهای الهام حمیدی گفت: آنقدر چهرههای برجسته بزرگ در میان ما وجود دارند که من در اینجا وقتی میخواهم صحبت کنم صدایم میلرزد.
سپس این دو بازیگر نام ریما رامینفر را برای بازی در «پایتخت 3»، به عنوان بهترین بازیگر زن کمدی خواندند.
ریما رامینفر بعد از دریافت تندیس حافظ خود گفت: به هیچ عنوان قریحه کمدی در وجود من نیست و این جایزه برایم حکم معجزه را دارد اما این معجزه را ممنون محسن تنابنده و سیروس مقدم هستم. همسرم امیر جعفری یکی از این تندیسها را در خانه داشت و من هم همواره علاقمند بودم که یکی از این تندیسها را داشته باشم تا آن را در کنار تندیس همسرم بگذارم.
در ادامه این مراسم ایلکا عبدالرضایی نمایشی را که شبیه به اجراهایی «استندآپ کمدی»، برای حاضرین اجرا کرد. او در این اجرا خود را هدف اصلی برای شوخی قرار داده بود و در ادامه اجرایش درباره تُپق زدنهایی که هنگام دریافت جایزه برای افرادی که میخواهند جوایز خود را دریافت کنند صحبتهایی را انجام داد. سپس نوبت به معرفی بهترین خواننده تیتراژ تلویزیون و سینما رسید در این بخش دو تندیس حافظ اهدا شد که ابتدا جمشید مشایخی برای خواندن نام برنده به روی صحنه قرار گرفت.
جمشید مشایخی با اشاره به شهدای غواص که عصر آن روز در که پیکرشان در تهران تشییع شد گفت: برای اینکه ایران بماند عزیزانی جان خود را از دست دادند و رفتند. تا ناموسشان مورد تجاوز بیگانه قرار نگیرد و کسی به خاکشان تعدی نکند همچنین باید بگویم اگر باغبانی نباشد یاس پژمرده میشود باغبان کسانی هستند که هنردوست هستند.
سپس جمشید مشایخی نام شهرام ناظری را برای ترانه فیلم سینمایی «ایران برگر»، خواند تا برای دریافت تندیس حافظ به روی صحنه قرار بگیرد.
شهرام ناظری که برای دریافت تندیس حافظ خود به روی صحنه قرار گرفت گفت: بسیار خوشحالم که در اینجا قرار گرفتم به هر حال در کشور ما آنطور که شایسته است چنین برنامههایی برای هنرمندان برگزار نمیشود و زمانهایی که هنرمندان این چنین کنار هم جمع میشوند باید خدا را شکر کرد. گاهی با صحنههایی مواجه میشویم که برایمان ناامید کننده است اما امشب در این برنامه امیدوار شدهام.
بهرام رادان زمانی که به روی صحنه قرار گرفت تا نام نفر دوم را بخواند گفت: خوشحالم که بعد از 10 سال در میان شما هستم همچنین نمیدانم آیا باید علی معلم را از این به بعد دکتر خطاب کنم یا نه، اما از وی به خاطر اینکه جشن حافظ را سرپا نگه داشته است بسیار ممنونم. رادان نام همایون شجریان را برای فیلم «آرایش غلیظ» خواند.
همایون شجریان با اشاره به اینکه چرا باید در میان اسامی که وجود داشت من انتخاب شوم، گفت: خوشحالم که اولین جایزه رسمی خود را از جشن حافظ دریافت میکنم. حافظ در زندگی من یک پیامآور بوده است و از سهراب پورناظری که در ساخت این آهنگ به شدت به من کمک کرد و آن را ساخت بسیار سپاسگزارم در این آهنگ وی نبوغ بسیار زیادی به کار برد.
در ادامه مراسم علی معلم از همایون شجریان خواست که برای حاضرین قطعهای را بخواند و همایون شجریان هم از این موضوع استقبال کرد و گفت: به مراتب خواندن از حرف زدن برایم راحتتر است. شجریان با اجرای قطعهای تحسین تمام حاضرین را برانگیخت.
در ادامه مراسم نوبت به اهدای جایزه بازیگر مرد درام تلویزیونی رسید و هنگامه قاضیانی برای خواندن نفر برتر روی صحنه حاضر شد و با اشاره به شهدای غواص طی سخنانی گفت: در برخی مواقع تاریخ اندوه سنگینی را به ما تحمیل میکند. کسانی جانشان دادند تا قبیله آریایی ایرانی همیشه شاد باشد و ما از تمام آنها ممنونیم.
هنگامه قاضیانی از داریوش ارجمند خواست تا برای بازی در فیلم «ستایش 2»که موفق به دریافت تندیس بهترین بازیگر مرد درام تلویزیونی شده است در جایگاه قرار بگیرد.
داریوش ارجمند هم طی سخنانی گفت: این چندمین بار است که برای دریافت تندیس حافظ در این مراسم حاضر میشوم اما امشب به دلیل حضور همایون شجریان که با پدرش دوستی دیرینه دارم بسیار خوشحال هستم. همایون شجریان با خواندنش به ما ثابت کرد که دیگر غمی نداریم چون پدرش او را در زمینه خوانندگی به اندازه خود ماهر تربیت کرده است.
در ادامه این مراسم جایزه بهترین بازیگر درام تلویزیونی توسط پژمان بازغی و شیلا خداداد خوانده شد. شبنم مقدمی برای بازی در مجموعه مدینه موفق شد تندیس حافظ را در این بخش کسب کند. وی طی سخنانی گفت: بسیار خوشحالم که این تندیس را دریافت میکنم چرا که حافظ تاثیر عجیبی در زندگی من داشته است.
پژمان بازغی که به تازگی در جشنواره کن حضور پیدا کرده بود گفت: به همراه علی معلم زمانی که در فرانسه به دلیل حضور در جشنواره کن کنار هم بودیم گفتم هیچ فرش قرمزی فرش قرمز وطنی نمیشود.
بر پایه این گزارش بهترین فیلمنامه تلویزیونی به محسن تنابنده برای فیلم «پایتخت 3»، تعلق گرفت. لازم به ذکر است که حمید گودرزی و لادن مستوفی در این بخش برای خواندن نفر برتر به روی صحنه حاضر شدند. که حمید گودرزی گفت: بیش از این فکر میکردم که به دلیل بازی در چندین فیلم هنر اندک در وجود ما است اما با خواندن همایون شجریان متوجه شدم که ما هیچ هنری نداریم.
محسن تنابنده بعد از دریافت جایزه این بخش گفت: همایون شجریان با هنری که به خرج داد کار و کاسبی ما را کساد کرد.
او همچنین با اشاره به اینکه این جایزه را به سیروس الوند و حسن وارسته که همراهانش در نوشتن این فیلمنامه بودند تقدیم میکند، گفت: مجموعه «پایتخت 4» در حال ساخت است که در ایام ماه مبارک رمضان پخش خواهد شد ما این مجموعه را در فرصت بسیار کمی ساختیم و همواره تلویزیون در لحظات آخر و در بر کمترین زمان ساخت این مجموعه را بر عهده ما گذاشت و ما با توجه به زمان کمی که داشتیم تلاش کردیم تا مجموعه خوبی را تقدیم شما کنیم.
در بخش بعدی نوبت به اهدا تندیس حافظ به بهترین کارگردان تلویزیون رسید کوروش تهامی و لیندا کیانی دو نفر بودند که برای خواندن کارگردان برتر به روی صحنه حاضر شدند. بر همین اساس بهروز شعیبی برای فیلم «پرده نشین»موفق به دریافت تندیس حافظ در این بخش شد.
بهروز شعیبی با اشاره به اینکه مدتی بود فکر میکردم قرار است بنده و گروهی کار میکنیم دیده نشویم گفت: سریالی به من پیشنهاد شده است که قرار است در آن نقش جوانی جمشید مشایخی را بازی کنم و از همین جا از وی اجازه این کار را میگیرم و میخواهم که کمک کنیم تا تعهد و سلامتی که این اساتید در این رشته به ما منتقل کردهاند را به درستی حفظ کنیم.
بعد از این بخش نوبت به اهدا تندیس حافظ به بهترین مجموعه تلویزیونی رسید سیروس الوند و پوران درخشنده برای اهدا تندیس این بخش به روی صحنه حاضر شدند. حمید مدرسی برای مجموعه «کلاه قرمزی» موفق به دریافت تندیس حافظ این بخش شد.
بعد از اتمام این بخش کلیپی برای حاضرین پخش شد که در آن شخصیت عروسکی دیبی که در مجموعه کلاه قرمزی مورد توجه قرار گرفته است در آن حضور داشت. این کاراکتر که طبق آن چیزی که برایش پرداخت شده است تمام مسائل را وارونه عنوان میکند در تصاویری که بر روی سالن پخش میشد شروع به انتقاد میکرد. این انتقادها که به صورت وارونه از جانب دیبی عنوان میشد تماماً انتقاد از روند مدیریتی سینمای کشور داشت. در این کلیپ نسبت به فروش فیلمها بخش هنر و تجربه، فیلمنامهها شرایط خوب سینما و ... مورد انتقاد دیبی قرار گرفته بود که تمام این صحبتها رو به رئیس سازمان سینمایی بود.
در ادامه این مراسم جایزه بهترین نقد به امیر پوریا رسید و تندیس حافظ برای یک عمر فعالیت هنری تقدیم مرضیه برومند شد. در این بخش کلیپی از مجموعه کارهای برومند پخش شد که انتقاد وی را همراه داشت.
برومند در این رابطه گفت: کلیپی را که برای من ساختید شبیه سمفونی مردگان است لحظه احساس کردم که مُردم و این تصاویر برای مرگ من در حال پخش است.
در این بخش که تهمینه میلانی و حمید جبلی برای اهدای تندیس حافظ به مرضیه برومند حاضر شده بودند. تهمینه میلانی طی سخنانی گفت من از تمام خوانندهها که در این جمع حضور دارند بهتر میخوانم اما حیف که اجازه این کار را ندارم. در میان این جمع تنها یک نفر است که از من صدای بهتری دارد و آن هم مرضیه برومند است.
در ادامه مراسم آزاده صمدی و میلاد کیمرام برای خواندن نام نفر برتر در بخش بهترین دستاورد فنی در مقابل حاضرین قرار گرفتند در این بخش حسن زاهدی برای فیلم «ایران برگر» انتخاب شد.
همچنین در ادامه مراسم بیژن امکانیان و عبدالله اسکندری به روی صحنه قرار گرفتند تا تندیس حافظ بهترین فیلمبرداری را اهدا کنند که مرتضی غفوری برای فیلم سینمایی «چند متر مکعب عشق» انتخاب شد.
مرتضی غفوری طی سخنانی کوتاه گفت: بیش از این به پسرم قول داده بودم که این جایزه را دریافت کنم خوشحالم که به قول خود عمل کردم.
در بخش بعدی تندیس حافظ بهترین موسیقی متن توسط سروش صحت و ویشکا آسایش به بهزاد عبدی برای فیلم سینمایی «متروپل»تعلق گرفت.
در بخش بعدی تندیس حافظ بهترین فیلمنامه سینمایی توسط مجید مظفری و بهاره کیانافشار به بهروز افخمی برای فیلمنامه « آذر،شهدخت، پرویز و دیگران»، تعلق گرفت این کارگردان و فیلمنامه نویس طی سخنانی گفت: این جایزه حق همسرم مرجان شیرمحمدی است که توانست یک اقتباس خوب را از رمان مورد نظر داشته باشد. این سومین جایزهای که برای این فیلمنامه میگیرم و امشب با خیال راحت اعلام میکنم این تندیس حافظ متعلق به مرجان شیرمحمدی است.
مرجان شیرمحمدی بعد از دریافت تندیس از دستان بهروز افخمی گفت: این جایزه بسیار با ارزش است به دلیل اینکه جایزهای است که برای قلم دریافت میشود.
در بخش بعدی نوبت به انتخاب بهترین بازیگر مرد سینما رسید. در این بخش دو بازیگر انتخاب شدند. همچنین امین زندگانی به همراه فرزاد حسنی برای خواندن اسامی به روی صحنه قرار گرفتند. فرزاد حسنی در حالی که تلاش میکرد حاضرین را به انرژی بیشتر برای تشویق ترغیب کند، اذعان کرد: ورودم به رادیو به دلیل کاری بود که امین زندگانی برایم انجام داد.
سپس امین زندگانی نام مجید صالحی را برای فیلم سینمایی «استراحت مطلق»خواند. مجید صالحی بعد از دریافت تندیس حافظ خود در میان حاضرین گفت: از رضا عطاران بسیار ممنونم که من را به عبدالرضا کاهانی کارگردان فیلم سینمایی «استراحت مطلق»، معرفی کرد.
در ادامه این بخش فرزاد حسنی نام امین حیایی را برای بازی در فیلم سینمایی «خانم»، خواند که وی بعد از حاضر شدن به روی صحنه طی سخنانی گفت: خوشحالم که دوباره توانستم تندیس حافظ را دریافت کنم. همیشه زمانی که فال حافظ میگیرم حافظ حالم را میگیرد اما مدتی است که اینگونه نیست. در ضمن قرار است فیلمی را در وصف حافظ که کارگردان آن کامران قدکچیان است بازی کنم و این موضوع را به فال نیک میگیرم.
در بخش بعدی نوبت به اهدا تندیس حافظ به بهترین بازیگر زن سینمایی رسید. فاطمه گودرزی و رعنا آزادیور برای اهدا تندیس این بخش به دو بازیگر انتخاب شده حاضر شدند. در این بخش گوهر خیراندیش برای بازی در فیلم سینمایی «آذر، شهدخت، پرویز و دیگران»انتخاب شد.
وی طی یک طومار بلند بالا از بسیاری از عوامل سینما شروع به قدردانی و تشکر کرد.
آنا نعمتی نیز برای بازی در فیلم سینمایی «انارهای نارس»موفق به دریافت تندیس حافظ بهترین بازیگر زن شد. او در حالی که دچار استرس شده بود رو به حاضرین گفت: از مجید مصطفوی بسیار سپاسگزارم که من را قانع کرد تا در این نقش بازی کنم. من هم برای اینکه بتوانم آنچه را که شایسته است انجام دهم تمام تلاش خود را به کار گرفتم.
در بخش بعدی نوبت به اهدا جایزه ویژه هیات داوران رسید که در این بخش رضا عطاران به همراه احمد احمدی برای نویسندگی، کارگردانی و تهیهکنندگی فیلم سینمایی «رد کارپت»، تندیس حافظ را دریافت کرد.
یوسف تیموری، رضا داودنژاد برای اهدا تندیس حافظ این بخش به روی صحنه قرار گرفتند.
در این بخش یوسف تیموری شوخیهایی را با حاضرین انجام داد که باعث شد حاضرین در سالن لذت ببرند. او در این شوخی چهرههای سینمایی را معرفی میکرد و اشاره میکرد که شبیه به کدام یک از شخصیتهای سینمایی و یا کارتنی هستند.
در بخش بعدی نوبت به اهدا تندیس حافظ به بهترین کارگردان رسید. در این بخش حمید نعمتالله برای فیلم سینمایی «آرایش غلیظ»، موفق به دریافت تندیس حافظ شد. در بخش آخر که نوبت به اهدای تندیس حافظ به بهترین فیلم رسید، مسعود جعفری جوزانی برای فیلم سینمایی «ایران برگر»، انتخاب شد و طی سخنانی گفت: خوشحالم که توانستم این تندیس را دریافت کنم. اما باید به این نکته اشاره کنم فیلم سینمایی «ایران برگر» بدون هیچ حمایتی توانست فروش خوبی داشته باشد. تنها حمایت کننده ما مردم بودند.
همه کف بزنند به افتخار کلاه قرمزی که تندیس بهترین مجموعه تلویزیونی را هم گرفت.
قبلا هم یک تست از کلاه قرمزی طراحی کرده بودم.الانم شماره دو آمده امیدوارم یک روز بازدید هام زیاد بشه این تست را یکی بده.البته اون یکی تستو خیلی وقت پیش نشتم فکر کنم صفحات آخر باشه.همان طور که قبلا گفتم هرتست 10 درصده جواب ها رو بنویسید تا بگم چقدر کلاه قرمزی را دوست دارید.
1-عینکی که پسرخاله به ببعی دا چه رنگی بود؟
1-مشکی
2-زرد
3-قرمز
4-سفید
2-برای اعتراف کردن چه کسی پیش آقای مجری نیامد؟(وقتی نامه می نوشت)
1-ببعی
2-دختر همسایه
3-جیگر
4-عزیزم ببخشید
3-شیره خرما آقای مدیر ساختمان از کجا به عمل آمده بود؟
1-بلوچستان
2-خوزستان
3-کرمان
4-بوشهر
4-بین کارگرهایی که به کلاه قرمزی آمدند کدام یک از عوامل نبود؟
1-بهادر مالکی
2-محمد لقمانیان
3-امیر سلطان احمدی
4-محمد بحرانی
5-کسی که اومد و رایانه آقای مجری درست کرد که جوون باهوشی بود اسمش چی بود؟
1-بهرام
2-بهنام
3-بهروز
4-بدرام
6-پسر عمه زا به دختر خواهر عمه زا چی می گفت؟
1 خواهر زاده زا
2-بچه
3 نی نی
4 خواهر زاده عمه زا
7-بچه فامیل به حامد بهداد چی می گفت؟
1-عمو حامد
2 حامد
3-حامد بهداد
4 عمو بهداد
8 وقتی پسرعمه زا گم شده بود کی پیداش کرد و آوردتش خونه؟
1 خاله باران
2-آقای شکلاتی
3-امین حیایی
4-پسرخاله
9-وقتی پسرعمه زا از درخت افتاد کی معالجش کرد؟
1-دوست آقای مجری
2 دکتر
3 باران کوثری
4 نگار جواهریان
10.فامیل دور با چی ته دیگ چسبیده را می شوره؟
1-اسفنج
2-ببعی
3 سیم ظرفشویی
4 پاشنه پا
چرا من نمی تونم سوال سخت طرح کنم؟
سمت:عروسک گردان پسرعمه زا
امیر سلطاناحمدی (زاده ۱۳۵۹، محلات) یک بازیگر تئاتر و عروسک گردان اهل ایران است.
بیشتر شهرت سلطاناحمدی به دلیل عروسکگردانی عروسک پسرعمه زا در مجموعه نمایشی کلاه قرمزی
بوده است. وی با مجموعه ی مومو و مومی به کارگردانی مریم سعادت به عنوان
صدا پیشه وارد عرصه ی تلویزیون شد.سپس به عنوان ترانه سرا و بازیگر ( در
نقش دایی گلپر) با مجموعه ی تلویزیونی خونه ی گلپراینا" همکاری کرد. از
جمله تجارب بازیگری او می توان به بازی در مجموعه های گذر میرزا ، منوچ و
نونوچ ، سنجد خبرنگار و مکتب خانه ی غیر انتفاعی اشاره کرد. وی صداپیشه ی
کاراکتر عمومتل بود که بیش از سه سال در کنار نگار استخر روی آنتن زنده ی
شبکه ی دو حضور داشت. وی به عنوان نویسنده، ترانه سرا صداپیشه و عروسک
گردان در مجموعه ی امداد حشرات به کارگردانی مریم سعادت حضور داشت و همچنین
نویسنده ، ترانه سرا و خواننده ی تیتراژ سریال " دانی و من" به کارگردانی
ارژنگ امیرفضلی بود.
او در سال 73 موفق به گرفتن مدرک کارشناسی نمایش با گرایش بازیگری از دانشکده هنر های زیبای تهران شد.