عروسک های جاودانه

عروسک های جاودانه

عروسک ها چنان شما را به هیجان میاورند که معروف ترین بازیگر ها نمی توانند
عروسک های جاودانه

عروسک های جاودانه

عروسک ها چنان شما را به هیجان میاورند که معروف ترین بازیگر ها نمی توانند

بیوگرافی حمید جبلی

سمت:ایشون زحمات زیادی برای کلاه قرمزی کشیده اند از جمله صداپیشگی کلاه قرمزی،پسرخاله،گیگیلی،عموجان، خانم جون،دلاک،آقای این،آقای باغبان و گدا

تولد ١٣٣٧ تهران
مدرک تحصیلی: دیپلم.
فعالیت خود را در سال 1351 در کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان آغاز کرد و در سال 1357 نیز در تئاتر مشغول به کار شد.
فعالیت در تلویزیون را از سالهای اول دهه شصت با بازی در مجموعه تلویزیونی محله بر و بیا آغاز کرد.
بازی هایش همیشه دیدنی است. از بازی او در جاده های سرد گرفته تا تحفه ها، دیگه چه خبر، دلشدگان، مرد آفتابی، خواب سفید و دخترشیرینی فروش، همه نوع فیلم و همه نوع نقش بازی کرده است.
صحبت او به جای کلاه قرمزی و پسرخاله به این دو عروسک جلوه ای ماندگار بخشید.


بازیگر

  • کلاه قرمزی و بچه ننه (۱۳۹۰)
  • رفیق بد (۱۳۸۶)
  • زیر درخت هلو (۱۳۸۴)
  • خواب سفید (۱۳۸۰)
  • دختر شیرینی‌فروش (۱۳۸۰)
  • یکی بود یکی نبود (۱۳۷۹)- (حضور افتخاری)
  • مرد آفتابی (۱۳۷۴)
  • کلاه قرمزی و پسرخاله (۱۳۷۳)
  • مرد ناتمام (۱۳۷۱)
  • مریم و می‌تیل (۱۳۷۱)
  • یک مرد یک خرس (۱۳۷۱)
  • دلشدگان (۱۳۷۰)
  • دیگه چه خبر؟! (۱۳۷۰)
  • قرق (۱۳۷۰)
  • سایه خیال (۱۳۶۹)
  • گربه آوازخوان (۱۳۶۹)
  • ای ایران (۱۳۶۸)
  • ریحانه (۱۳۶۸)
  • مادر (۱۳۶۸)
  • در مسیر تندباد (۱۳۶۷)
  • ستاره و الماس (۱۳۶۷)
  • تحفه‌ها (۱۳۶۶)
  • شیرک (۱۳۶۶)
  • شیر سنگی (۱۳۶۵)
  • جاده‌های سرد (۱۳۶۴)
  • خط پایان(۱۳۶۴)
  • مردی که موش شد (۱۳۶۴)

صدا پیشه

  • کلاه قرمزی و بچه ننه (۱۳۹۰)
  • کلاه قرمزی و سروناز (۱۳۸۱)
  • یکی بود ، یکی نبود (۱۳۷۹)
  • کلاه قرمزی و پسرخاله (۱۳۷۳)
  • شهر موشها (۱۳۶۳)

کارگردان

  • خواب سفید (۱۳۸۰)
  • پسر مریم (۱۳۷۷)

نویسنده 

  • کلاه قرمزی و بچه ننه (۱۳۹۰)
  • زیر درخت هلو (۱۳۸۴)
  • کلاه قرمزی و سروناز (۱۳۸۱)
  • خواب سفید (۱۳۸۰)
  • یکی بود یکی نبود (۱۳۷۹)
  • پسر مریم (۱۳۷۷)
  • تعطیلات تابستانی (۱۳۷۴)
  • کلاه قرمزی و پسرخاله (۱۳۷۳)

 

تلویزیون

سالنامسمتکارگردانتوضیحات
۱۳۹۱ - ۱۳۹۰ کلاه قرمزی ۹۱ صدای عروسک - نویسنده- خواننده ایرج طهماسب گویندگی کلاه قرمزی، پسرخاله، گیگیلی و دلاک
۱۳۸۹ کلاه قرمزی ۹۰ صدای عروسک - نویسنده - خواننده ایرج طهماسب گویندگی کلاه قرمزی، پسرخاله، گیگیلی و خانم بزرگ
۱۳۸۷ کلاه قرمزی ۸۸ صدای عروسک - بازیگر مهمان - نویسنده- خواننده ایرج طهماسب گویندگی کلاه قرمزی، پسرخاله و گیگیلی
۱۳۸۱ کلاه قرمزی2 صدای عروسک - نویسنده ایرج طهماسب گویندگی کلاه قرمزی و پسرخاله
۱۳۸۰ زیربازارچه نویسنده    
۱۳۷۹ آژانس دوستی نویسنده - بازیگر    
۱۳۷۸ تهران۱۱ نویسنده - بازیگر    
۱۳۷۷ خاله غورباقه سرپرست گویندگان عروسک - نویسنده مرضیه محبوب  
۱۳۷۷ تکخوان کارگردان - نویسنده حمید جبلی  
۱۳۷۶ یک روز بخصوص کارگردان - نویسنده حمید جبلی  
۱۳۷۳ روز جهانی کودک عروسک گردان - صدای عروسک    
۱۳۷۴ ساعت کاغذی کارگردان - نویسنده حمید جبلی  
۱۳۷۲ کلاه قرمزی و جغجغه و فرفره عروسک گردان - صدای عروسک    
۱۳۷۲ صندوق پست عروسک گردان - صدای عروسک    
۱۳۷۲ قصه های مادربزرگ عروسک گردان    
۱۳۷۲ خونه مادربزرگه عروسک گردان - صدای عروسک مرضیه برومند  
۱۳۷۱ آپارتمان بازیگر اصغر هاشمی  
۱۳۷۱ سال تحویل کارگردان - نویسنده حمید جبلی  
۱۳۷۱ آرایشگاه زیبا بازیگر مهمان مرضیه برومند بازیگر میهمان در قسمت دهم سریال، در نقش "آقای شفیعی" دبیر فیزیک
۱۳۶۵ طنزآوران بازیگر    
۱۳۶۵ درون و برون کارگردان حمید جبلی سریال عروسکی
۱۳۶۴ هادی و هدی عروسک گردان - صدای عروسک    
۱۳۶۴ لطایف الطوایف بازیگر    
۱۳۶۲ محله بهداشت بازیگر    
۱۳۶۲ محله بروبیا بازیگر    
۱۳۶۱ مدرسه موش ها عروسک گردان - صدای عروسک مرضیه برومند گویندگی شخصیت کپل
۱۳۶۱ گرگ خونخوار، روباره مکار عروسک گردان - صدای عروسک    
۱۳۶۰ از نو بسازیم بازیگر    
۱۳۶۰ سقانک و شاخه بر سردانا کارگردان حمید جبلی سریال عروسکی
۱۳۵۹ مثل آباد بازیگر    
۱۳۵۹ آدینه بازیگر    

مستند

  • آبدارچی (کارگردان)

سایر

حضور در کلیپ ای ایران هنرمندان




نفر بعدی خانم مرضیه محبوب عروسک ساز ماهر کلاه قرمزی.

بیوگرافی ایرج طهماسب

سمت:کیه که سمت ایشون را نداند.

ایرج طهماسب (زاده ۱۳۳۸ در تهران) مجری تلویزیون، بازیگر، کارگردان و فیلمنامه‌نویس ایرانی است. طهماسب فارغ‌التحصیل رشته تئاتر از دانشکده هنرهای زیبا دانشگاه تهران است. او همسر مرجان مدرسی و برادر ناصر طهماسب (مدیر دوبلاژ) است.

طهماسب فعالیت در سینما را در سال ۱۳۶۳ با عروسک‌گردانی در فیلم شهرموش‌ها و در سال ۱۳۶۴ با بازی در فیلم آن سوی مه آغاز کرد. او همچنین مجری برنامه‌ها و مسابقات ویژه کودکان و نوجوانان است.

بازیگر

  • کلاه قرمزی و بچه ننه (۱۳۹۰)
  • رفیق بد (۱۳۸۶)
  • زیر درخت هلو (۱۳۸۴)
  • کلاه قرمزی و سروناز (۱۳۸۱)
  • دختر شیرینی‌فروش (۱۳۸۰)
  • یکی بود یکی نبود (۱۳۷۹)
  • عینک دودی (۱۳۷۸)
  • کلاه قرمزی و پسرخاله (۱۳۷۳)
  • راز کوکب (۱۳۶۸)
  • زیر بامهای شهر (۱۳۶۸)
  • روز باشکوه (۱۳۶۷)
  • جهیزیه‌ای برای رباب (۱۳۶۶)
  • صعود (۱۳۶۶)
  • روزهای انتظار (۱۳۶۵)
  • مقاومت (۱۳۶۵)
  • خط پایان(۱۳۶۴)
  • آن سوی مه (۱۳۶۴)
  • شهر موشها( بازیگر عروسکی) (۱۳۶۳)

کارگردان

  • کلاه قرمزی و بچه ننه (۱۳۹۰)
  • زیر درخت هلو (۱۳۸۴)
  • کلاه قرمزی و سروناز (۱۳۸۱)
  • دختر شیرینی‌فروش (۱۳۸۰)
  • یکی بود یکی نبود (۱۳۷۹)
  • کلاه قرمزی و پسرخاله (۱۳۷۳)

نویسنده

  • کلاه قرمزی و بچه ننه (۱۳۹۰)
  • رفیق بد (۱۳۸۶)
  • زیر درخت هلو (۱۳۸۴)
  • خوابگاه دختران (۱۳۸۳)
  • دختر ایرونی (۱۳۸۱)
  • کلاه قرمزی و سروناز (۱۳۸۱)
  • دختر شیرینی‌فروش (۱۳۸۰)
  • یکی بود یکی نبود (۱۳۷۹)
  • کلاه قرمزی و پسرخاله (۱۳۷۳)
  • اتل متل توتوله (۱۳۷۰)

مجموعه‌های تلویزیونی

  • کلاه قرمزی ۹۱ (کارگردان، نویسنده، بازیگر) (۱۳۹۰)
  • کلاه قرمزی ۹۰ (کارگردان، نویسنده، بازیگر) (۱۳۸۹)
  • کلاه قرمزی ۸۸ (کارگردان، نویسنده، بازیگر) (۱۳۸۷)
  • کلاه قرمزی2،(مجری) (۱۳۸۱)
  • صندوق پست(اولین حضور کلاه قرمزی)،(مجری) (دهه ۱۳۷۰)
  • خونه ی مادربزگه
  • مدرسه موشها
  • مسابقه تلویزیونی هتل پرستاره










چند تا عکس نوشته

http://www.upsara.com/images/85aybyfvhgebaj5xphz.jpg


http://t0.gstatic.com/images?q=tbn:ANd9GcR_w81E_1eS0ZnAWnOtMLZLnZ00qoW86P-hsgxKf2mCuXgRvKx1

البته این از دیالوگ های واقعیه.

http://www.8pic.ir/images/09922519015745905941.jpg


http://www.tanznama.com/wp-content/uploads/2014/04/famildor-rock.jpg


دیالوگ

بچه ها این دیالوگ ها رو یک جا دیدم خوشم اومد گفتم برای شما هم بزارم ولی گفته باشم خودم می دونم این دیالوگ ها را عروسک ها نگفتم ولی به خلاقیت نویسنده هاشون باید تبریک گفت.

فامیل: آقای مجری بفرمایین...این کادو رو واس شما گرفتیم...

مجری: ای بابا دستتون درد نکنه،راضی به زحمت نبودم

فامیل: اتفاقاٌ ما خودمون هم راضی نبودیم،یه جورایی در برابر عمل انجام شده قرار گرفتیم!

مجری: این چیه؟

فامیل: تسمه ماشین لباسشویی!

مجری: دستتون درد نکنه...ولی این به چه دردی میخوره؟

فامیل: گفتیم اگه دلت واس ماشین لباسشویی تنگ شد اینو ببینی خوشحال شی

مجری:ماشین لباسشویی چیزیش شده؟

فامیل: نه بابا...فقط یه کوچولو ترکیده!

مجری: دارین شوخی میکنین؟

فامیل: آقای مجری وقتی شما دمپایی پاته مگه مغز خر خوردیم یه همچین شوخی خطرناکی بکنیم؟

جیگر: جیگرم! جیگرم! جیگرم!

فامیل: همین الاغی که اینجا وایساده میگه "جیگرم" زد ماشین لباسشویی رو ترکوند! گذاشتیمش تو ماشین لباسشویی که تمیز شه،انقد اون

تو جفتک زد ماشین لباسشویی منفجر شد!

مجری: این فکر کدومتون بود که جیگر رو اینجوری بشورین!؟

فامیل: آقای مجری حالا وقت زیاده واس تعریف کردن از خلاقیت من...اول باید یه فکری به حال ماشین لباسشویی کرد

مجری: چجوری انقدر اعتماد به نفس داری!؟

فامیل: این احتمالاٌ بخاطر تغذیه ی مناسبمه!

.....................................................................................................................................................

پسرعمه: میخوام کنکور بدم برم دانشگاه...

مجری: بچه من بهت میگم برو دوتا دونه نون بگیر اول 45بار میگی "ها؟" بعد از نیم ساعت میری نونوا رو واس من میاری...چجوری میخوای کنکور

بدی؟

فامیل: بله،کار هر خر نیست خرمن کوفتن...

جیگر: جیگرم! جیگرم! جیگرم!

فامیل: راس میگه،مملکتی که دانشجوش تو باشی خراش هم جیگرن!

مجری: حالا واس چی میخوای بری دانشگاه؟

پسرعمه: میخوام برم اونجا عاشق شم!

مجری: مگه دانشگاه جای عاشق شدنه؟

پسرعمه: نه پس جا درس خوندنه!؟

....................................................................................................................................................

مجری: بچه ها...هم شیرینی خریدم،هم شکلات،هم بستنی

بچه ها: به به...

مجری: ولی هیچکدومو بهتون نمیدم!

پسرعمه: ای بابا این دیگه چه حرکتیه؟...ما کلی آنزیم آزاد کردیم،جواب هیپوتالاموس مارو کی میده؟

مجری: فقط به یه شرط اینارو بهتون میدم،باید بگین گلای گلدون منو کی خورده

فامیل: این کره خر!

جیگر: من گل نمیخورم! من گل نمیخورم! من گل نمیخورم!

فامیل: تا حالا فکر میکرد جیگره،حالا حتماٌ فکر میکنه بوفونه!

پسرعمه: گابی جان برو و با یه اعتراف شجاعانه مارو به سعادت رسون!

مجری: گابی که دیروز نبود

فامیل: آقای مجری گاوه دیگه...هر کاری ازش برمیاد

مجری: پس فقط تو موندی ببعی...

ببعی به فامیل: دَدی دستم به دامنت...یه کاری بکن!

فامیل: سیرداغ ببینم،دستتو توی دامنم هم بکنی نمیتونم کاری واست بکنم!

.....................................................................................................................................................

همساده:آقو دیروز زنمون ازمون پرسید بهترین فیلمی که تو عمرت دیدی چی بود؟ گفتم فیلم عروسیمون،البته وقتی از آخر به اول دیدمش!گفت چرا از آخر به اول؟گفتم آخه اینجوری اول یه شام مفصل خوردیم،بعد یکم رقصیدیم،بعد تو همه طلاهاتو از دست و گردنت درآوردی دادی به مادرم،بعد حلقه رو درآوردی دادی به من،آخرشم سوار ماشین شدی رفتی خونه بابات!...آقو تا اینو گفتیم زنمون پرید سرمون به حد مرگ مارو زد!ها ها ها ها ها ها...داغونم کردا له له شدم! واقعاٌ این که میگن صداقت بهترین راهه بسیار حرف مزخرفیه!!! 

.....................................................................................................................................................

مجری: پسرعمه میخوای این شکلاتو بهت بدم؟

پسرعمه: ای بابا آقای مجری شما که میدونی من حالم از این غذاهای مضر بهم میخوره،ولی به این التماسی هم که تو چشمای

شماس نمیتونم "نه" بگم،چشم شکلاتو قبول میکنم

مجری: نمیدمش بهت،این شکلات فقط مال وقتیه که درساتو خونده باشی

پسرعمه: منم رفته بودم کتابخونه که درسامو بخونم دیگه!

مجری: کتابخونه بودی یا استخر؟

پسرعمه: کتابخونه

مجری: پس چرا مایو پاته؟

پسرعمه: آخه میخواستم غرق درس خوندن شم!

مجری: میدونی وقتی دروغ میگی دماغت دراز میشه؟

پسرعمه: فدای سرت،خواستم برم دانشگاه عملش میکنم!

مجری: ینی پینوکیو آخرش آدم شد تو نشدی!

پسرعمه: اون یه فرشته مهربون پیشش بود انگیزه داشت،من بدبخت دارم با گاو و گوسفند زندگی میکنم،همینی که هستم هم از

سرتون زیاده!

.....................................................................................................................................................

مجری: فامیل دور اون چیه دست بچته؟

فامیل: قشنگه آقای مجری؟ من واسش خریدم،اسمش خیلی سخته درست نفهمیدم تملت،تمبلت،...

مجری: آخه بچه انقدری تبلت چمیدونه چیه؟ بچه داری چیکار میکنی؟

بچه: دارم پرینازو ادد میکنم!

مجری: فامیل این بچه الآن باید بره بیرون بازی کنه،فعالیت جسمی داشته باشه،این چیزا به دردش نمیخوره

فامیل: آقای مجری الآن دیگه عصر ارتباطاته...این کارایی که شما میگین مال صبح ارتباطات بود،دیگه خیلی میخواست دیر باشه دو و نیم سه بعد

از ظهر!

(یهو بچه میزنه زیر گریه)

فامیل: بابایی چرا گریه میکنی؟

بچه: پریناز تو ریلیشنشیپه!

.....................................................................................................................................................

فامیل(با عجله): بدبخت شدیم!

پسرعمه: مگه قبلاٌ خوشبخت بودیم!؟

فامیل: بدبخت تر شدیم!

همساده: کاکو از نظر فیزیولوژیکی امکان نداره من بدبخت تر از اینی که هستم شم!

فامیل: ای بابا چرا انقد بحث میکنین!؟ آقای مجری فهمیده کیک تو یخچال رو خوردیم داره میاد سراغمون!

پسرعمه: باز ما یه چیزی تو این خونه خوردیم باید تا یه هفته خفت بکشیم!

فامیل: همساده تو که روزی 12بار کتک میخوری بیا اینو هم گردن بگیر!

(مجری میاد)

همساده: آقو تقصیر منه!

مجری: چی؟

همساده: هرچی شما بگی،شکست سنگین برزیل به آلمان،اختلاس 3هزار میلیاردی،جنگ جهانی دوم...

مجری: پس کیک رو کی خورده؟ پسرعمه تو خوردی؟

پسرعمه: ای خدا این داره میگه جنگ جهانی تقصیر منه شما هیچی بهش نمیگی بعد واس خوردن یه کیک 7تومنی به من گیر میدی!؟

.....................................................................................................................................................

فامیل:بزنم لهت کنم...؟

عزیزم:با چوب یا کمربند؟.

فامیل:چوب.

عزیزم:تو سرم میزنی یا بدنم؟

فامیل:تو سرت.

عزیزم:تو سرم زدی میمیرم یا زنده میمونم؟

فامیل:زنده میمونی.

عزیزم:بیمارستان میلاد بریم یا اختر؟

فامیل:اختر.

عزیزم:علتشو شکستگی اعلام کنیم یا ضربه مغزی؟

فامیل:ضربه مغزی.

عزیزم:میرم تو کما یا اهدای عضو میکنید؟

فامیل:اهدایه عضو میکنیم.

عزیزم:اول قلبم یا کلیم؟

فامیل:کلیت.

عزیزم:تو یخ میذارید یا در جا اهدا میکنید؟

فامیل:تو یخ میذاریم.

عزیزم:یخاش قالبی باشه یا از این تیکه یخا؟

فامیل:ترجیح میدم الان بکشمت.

عزیزم:ی راست بهشت زهرا میریم یا سرد خونه؟

فامیل:گم شوتا لهت نکردم.

عزیزم:با چوب یا کمربند؟

.....................................................................................................................................................

فامیل: جیگرم،عزیزم،عسلم،الاغ! چرا زدی عینک آقای مجری رو شکوندی!؟

جیگر: آخه دیدم دنیا اونقدرام قشنگ نیس که بخواد اونو واضح ببینه،قشنگ نیس! قشنگ نیس!

فامیل: سیرداغ ببینم! واس من حرف سیاسی میزنه! آقای مجری عینکشو داده بود من واسش

نگه دارم،حالا چی بهش بگم؟ باید یه خالی درست حسابی ببندیم...

جیگر: من خودم تو یه فیلم دیدم آقاهه میگفت مرد باید همیشه راستشو بگه! راستشو میگیم،

راستشو میگیم،راستشو میگیم!

فامیل: یه چیزی میگم همیشه یادت باشه،مردی که همیشه راستشو میگه و زنی که مهریه نمیخواد

و بچه ای که تو امتحان تقلب نمیزنه فقط مال تو فیلماس! فکر میکنی آقای مجری بفهمه چیکار میکنه؟

جیگر: شاید مارو از خونه بندازه بیرون،میندازه بیرون!،میندازه بیرون!

فامیل: چی چی رو میندازه بیرون!؟ من تازه 4ساله اومدم! باید خودمونو بزنیم به مریضی که حواسش

پرت شه عینکشو یادش بره

جیگر: تمارض کنیم؟ تمارض کنیم؟ تمارض کنیم؟

فامیل: آره،فقط حواست باشه مثل اوندفعه که رفتی تمارض کنی گند نزنی!

جیگر: فکر کنم اونجایی که گیر دادم بازیکن حریفو اخراج کنه شک کرد!

.....................................................................................................................................................

کلاه قرمزی: آقای مرجی،شما میدونستی عباس آقا ،غیر از شهین خانوم یه زن دیگه هم داره؟
مجری: زندگی مردم به ما چه ربطی داره!؟
کلاه قرمزی: بله منم دیدم به ما مربوط نمیشه رفتم به یکی گفتم که بهش مربوط میشد
مجری: کی؟
کلاه قرمزی: شهین خانوم!
مجری: بچه مگه تو فضولی!؟ اگه زندگیشون خراب بشه
میتونی خودتو ببخشی!؟
کلاه قرمزی: مگه من مثل شمام که پدر مارو درمیاری تا ببخشیمون!؟ سه سوت خودمو میبخشم تازه به خودم جایزه هم میدم!
مجری: اصلاٌ کی به تو گفته عباس آقا یه زن دیگه داره؟
کلاه قرمزی: امروز کله ی عباس آقا رو دیدم،دوتا فرق داشت!میگن هرکی سرش دوتا فرق داشته باشه دوتا زن میگیره
مجری: بچه این حرفا همش الکیه!
کلاه قرمزی: اتفاقاٌ خودم هم شک کرده بودم،اگه اینجوری بود که شما با اون فرقی که رو کله ت داری باید حرمسرا راه مینداختی

.....................................................................................................................................................

مجری: جیگر تو چرا امروز انقدر ساکتی؟
جیگر: عاشق شدم! عاشق شدم! عاشق شدم!
مجری: بله!؟ مگه خرام عاشق میشن!؟
فامیل: آقای مجری با این مهریه های امروزی دیگه فقط خران که عاشق میشن!
جیگر: جیگرم! جیگرم! جیگرم!
مجری: خب حالا طرف کی هست!؟ ایشون هم مثل شما خر...ببخشید جیگره!؟
فامیل: آقای مجری حتماٌ خره که قبول کرده زن این شه دیگه!
جیگره: نه...مثل من نیست! آهوئه! آهوئه! آهوئه!
فامیل: رفتی عاشق آهو شدی الاغ!؟ تو با این اعتماد به نفست چطور سلطان جنگل نشدی!؟


.....................................................................................................................................................

خب از کدام گفت و گو بیشتر خوشتون اومد؟

جاکلیدی

کدوم قشنگ تره؟


بیوگرافی

چون بیوگرافی 12 عروسک اصلی برنامه را گذاشتم از این به بعد هر چند وقت یک بار بیوگرافی یکی از عوامل را می زارم.

بیوگرافی دیبی

نام:دیبی


جنس:نر


نوع:عروسک دیو


ملیت:زیرزمینی


اولین حضور:کلاه قرمزی 93


آخرین حضور:کلاه قرمزی 94


عروسک ساز:مرضیه محبوب


عروسک گردان:مهناز خطیبی


صداپیشه:هوتن شکیبا


علایق:آب و ماچ


دوستان:همه


دشمنان:هیچکی


خانواده:پدر و مادرشو نشون ندادند.


ویژگی:مهم ترین ویژگی او این است که چپکی است.او هم مثل ببعی،جیگر و گابی از طرف بی بی آمده است.لین قدر که آب را هدر دادید،صدای دیبی هم در اومد و اومد روی سطح زمین و حالا جزو خانواده ی بزرگ کلاه قرمزی هست.دیبی هنوز کوچک است و خیلی ماچی است.او همیشه وقتی می آید سرش را 180 درجه می چرخاند.او فقط آب می خورد و عاشق آب است.از بقیه ویژگی هاش می توان به خنده اش اشاره کرد که باعث غلتیدن روی زمین می شود.او که همه‌چیز را وارونه می‌فهمد، وارونه نیز عمل می‌کند.


تکیه کلام ها

  • خاله ماچ (عمو ماچ)
  • ازت متنفرم(دوستت دارم)
  • شب به فنا(شب به خیر)
  • غریبه نزدیک(فامیل دور)
  • تنبون قرمزی(کلاه قرمزی)
  • اسبه(خره)
  • قلوه(جیگر)
  • خداحافظ(سلام)
  • سلام(خداحافظ)
  • آب آب آب
  • خانم همپیچیده(آقای همساده)
  • چقدر عاقلی(چقدر بی عقلی)
  • ای مامان(ای بابا)



کلاه قرمزی نیمه شعبان

کی نیمه شعبان کلاه قرمزی دید؟


سکانس اول:عروسک ها گل آوردند برای آقای مجری البته همه به جز دیبی که به قول خودش گل(خار)نیاورده بود.آخرشم دیش دقو دقو مق مق مقو.

عروسک به ترتیب آمدنشون:دختر همسایه،فامیل دور،عزیزم ببخشید،کلاه قرمزی،ببعی،دیبی،پسرخاله،جیگر،پسر عمه زا،بچه فامیل





سکانس دوم:به قول ببعی musicians و عروسک ها برنامه اجرا می کنند.

عروسک ها:ببعی،پسرعمه زا،کلاه قرمزی،عزیزم ببخشید،دیبی،جیگر




سکانس سوم:باز هم خانم جون و آقای باغبان به اختلاف بر مرغه افتادند و آقای باغبان سر فامیل دور خالی کرد.(این قدر از این دوتا عروسک بدم میاد مخصوصا خانم جون)

عروسک ها:همساده،فامیل دور،مرغ،آقای باغبان،خانم جون



سکانس چهارم:گدا اومده بود و کمک های جیگر و پسر خاله و فداکاری هاش.

عروسک ها:ببعی،جیگر،گدا،پسرخاله



سکانس پنجم:نمایش غم انگیز رومئو و ژولیت

عروسک ها:ببعی(خواننده)،جیگر اسب زورو(راوی)،همساده(دون الکسادو دلپییروپپرونی:بابای رومئو)،پسر عمه زا(عمه زامئو)،آقاجان(رومئو عاشق)،خانوم جون(ژولیت)،فامیل دور(دوم کاردا کاپوچینو:بابای ژولیت)،کلاه قرمزی(داداش ژولیت:پولیت)




جون مادرتون حداقل به خاطر عکس ها نظر بدید.

بیوگرافی عزیزم ببخشید

نام:عزیزم


نام خانوادگی:ببخشید


جنس:مذکر


نوع:عروسک


ملیت:ایرانی


اولین حضور:کلاه قرمزی 93


آخرین حضور:کلاه قرمزی 94


عروسک ساز:مرضیه محبوب


عروسک گردان:علی پاکدست


صداپیشه:احسان کرمی


علایق:سینی،چایی،سوال پیچ


دوستان:فامیل دور(قدیمی)،بقیه


خانواده:لطفا(پدر)،همین طور خیلی گفتم همه عروسک ها باهم یک خانواده هستند.


ویژگی:مهم ترین ویژگی او این است که خیلی جزئی نگر و دقیق است و پرسیدن سوال های پشت سر هم طرف مقابل را چنان کلافه می کند که از خواسته اش پشیمان شود.او عاشق سینی است و سینی اش جزئی از شخصیتش محسوب می شود.او سینی نوازی را هم خیلی دوست دارد.عزیزم ببخشید فرزند لطفاً مردی میانسال است با اندامی ریزنقش و چشمانی مشکی. او موهای مشکی و فرفری و سبیلی خرمایی‌رنگ دارد. پیشانی او بلند است و موهایش در قسمت پیشانی ریخته‌اند. سبیل او تمیز است و مرتب کوتاه‌شده و به دو طرف تابانده شده‌اند. ابروان او نیز ابروانی کوتاهند. او عموماً روپوشی سفید به تن و سینی فلزی‌ای به دست دارد. شکل ظاهری او بسیار شبیه به دلاک است که در کلاه قرمزی 91 حضور داشت.

این شخصیت با این‌که بسیار دیرتر از باقی شخصیت‌ها و در کلاه قرمزی 93 به جمعشان پیوست ولی خیلی زود جایش را میان مخاطبان یافت.

منتقدان دلیل موفقیت او را درک عمیقی می‌دانند که حمید جبلی و ایرج طهماسب از طنز دارند. به باور این منتقدان استفادهٔ آن‌ها از شگردهای ساخت طنز به‌جا و قدرتمند است. آن‌ها می‌دانند که استفادهٔ به‌جا از «تکرار» می‌تواند باعث خندهٔ مخاطب شود.تکرار مداوم سؤال‌های «عزیزم ببخشید» نیز به همین دلیل مورد استقبال قرار گرفت.


تکیه کلام ها

  • ورامین ورامین
  • این که سینی نیست این ساز من هست
  • فوت قایم تو سماور بکنم یا نکنم           می خوای بکن می خوای نکن
  • چایی از بهر شما دم بکنم یا نکنم         می خوای بکن می خوای نکن
  • تازگی ها خیلی آوازم می خونه.
  • من نمونه ی یک مرد تیپیکال شرقی هستم.
  • ببخشید
  • من عزیزم ببخشید فرزند لطفا
  • پررنگ یا کمرنگ؟
  • روی آب حباب تشکیل شده باشه یا نشده باشه؟

نیمه شعبان

اول می خواستم نیمه شعبان را به همه دوستداران امام مهدی(عجل الله تعالی فرجه الشریف)تبریک بگم و عید بسیار شادی داشته باشید.

ایشان 1141 سال است از دید ما پنهان هستند.

شاید این جمعه بیایند.

http://www.taghribnews.com/images/docs/000021/n00021738-b.jpg


بعد هم منتظر کلاه قرمزی و دوستان در امشب ساعت 9:40 باشید.